روزایی که میگذرن

دلنوشته های من

آخرین مطالب

۵ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۵ ثبت شده است

تورودوست دارم

سه شنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۰:۳۴ ب.ظ

میلرزه دلم تا صدام میزنی
تو عشق منی تو جون منی
کنارت غروب دیدنی تر میشه
به عشق همه وقتِ من سر میشه
از این زندگی راضیم پیش تو
من از عشق میگم آخرش میشه تو
بهم نه نمیگیم تو هیچ مسأله
تو این عاشقی هر دو گفتیم بله
من هرچی که گفتم تو گفتی بله
همیشه دلم بی قرار توئه
همه دلخوشیام کنار توئه
تو رو دوست دارم تو رو دوست دارم
چقد قلبای ما بهم نزدیکه
چقد خوبه که تو پیشم هستی که
تو رو دوست دارم تو رو دوست دارم

جنون

دوشنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۱:۲۲ ق.ظ

کجای جهانو بگردم پی ات

تو عمق کدوم لحظه و ساعتی

کجا رد پاتو پیدا کنم

کدوم گوشه ی شب لعنتی..........

                                                                                                                                                         

اثر زیبای مهران آتش

روز امتحان

پنجشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۳۷ ق.ظ

احساس کردم باید بنویسم اینجا . یه گوشه ی دنج برای نوشتنِ.........


امروز روز کنکورمه خیلی کارایی که بقیه کردنو نکردم و خیلی کارایی که بقیه نکردنو کردم هرچی بود گذشت ......


امروز روز امتحانه الان ساعت 11ونیم و 3 ساعت دیگه امتحان دارم 


خدایا کمکم کن یه رشته خوب یه شهر خوب و یه دانشگاه روزانه سراسری قبول بشم


خدایا مرسی که هرجایی که بقیه نیستن تو کنارمیو هوامو داری

روزهای نفس گیر و پوچ

سه شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۹:۲۸ ب.ظ

وقتی بعضی وقتا به همه چیِ زندگیم فکر میکنم میبینم دلم میخاسته به جاهایی برسم که نشده و برام پیش نیومده.


دلم میخاد زمان برگرده و همه ی کارای عقب موندمو انجام بدم


دلم یه عالم حس خوب میخاد و خبرای خوب تر .


ای کاش بشه کلی خبر خوب شنید 


دلم برا خبر خوب اتفاق خوب تنگ شد



بابک جهانبخش

دوشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۲:۰۵ ب.ظ

♫♫ برگرد و آتیشم بزن
شاید یه راهی باشه که این فاصله کوتاه شه
قلب تو واسه یه ثانیه با حسِ من همراه شه
شاید یه راهی باشه تشویشمو کمتر کنی
یه عمره عاشق توام یه لحظه با من سر کنی
تو نیستی و بدون تو با گریه خلوت می کنم
دارم به صحبت کردن با عکس عادت می کنم
تو نیستی و بدون تو دچار بی قراری ام 
بی تو از این سایه ها از خودم فراری ام
برگرد و آتیشم بزن کی گفته که من مانع ام
تنها بذار ببینمت من به همینم قانع ام
تو نیستی و این فاصله آتیش به جونم می زنه
تصور لبخند تو هرجا که هستم با منه
هر جا که می رم با منه
شاید یه راهی باشه که باور کنی غرق توام
این اوج خواسته ی منه ببین چه کم توقع ام
شاید یه راهی باشه که تشویشمو کمتر کنی
یه عمره عاشق توامیه لحظه با من سرکنی
تو نیستی و بدون تو با گریه خلوت می کنم
دارم به صحبت با کردن با عکس عادت می کنم
تو نیستی و بدون تو دچار بی قراری ام
کاش می فهمیدی چرا من از خودم فراری ام
برگرد و آتیشم بزن کی گفته که من مانع ام
تنها بذار ببینمت من به همینم قانع ام
تو نیستی و این فاصله آتیش به جونم می زنه
تصور لبخند تو هرجا که هستم با منه
هر جا که می رم با منه
♫♫